مقالات تخصصی و عرفانی

به نام خدا بر این آزرم چند است چرخ گردون،خدا را بر زدی خون از شبیخون چه حاصل هر دلی را آرزویی،خوشا آن از دلی و آن دل از خون از این برتر چه غم دارد زمانه،که خون افشان کند لیلای مجنون بر اندازد حسین از خون پاکش،غمِ بیچون در این بازار بیچون بسا شمشیر ها کز آختن درمانده آیند بسا تدبیر ها کز باختن نا خوانده آیند نه آن از پایداری،کز ستم اندیشه دارد به آن از جاننثاری مایه دارد ریشه دارد منالید از غم آنان که جانها را به خون خود جلا دادند ببالید از همه عالم که رمز جاودانی را، ز دشت کربلا دادند عجب شوری و مستوری ،ز آبش آتش انگیزد عجب ساقی و دستوری،که دجله در سبو ریزد بسا بسیار مردانی که برخیزند و بنشینند،و در هنگامه ی هستی به جولانش در آویزند و بهر بودن از بودن بقا گیرند وبستیزند ولی مارا از این آهنگ عاشورا ،دگر چیز است وآن چیزی،که هم جان است و هم خون است چو مشتاقی دگر گون است چو اینجا خون خوبانش فدای دیدن یار است خوشا این کوچ پی در پی که هجرانش به دیدار است... مقالات تخصصی و عرفانی...ادامه مطلب